Wednesday, 7 November 2012

نقش انتخابات آمریکا در تحول افغانستان ومنطقه


با آنکه جوج دبلیو بوش رییش جمهور اقتدار گرای آمریکا از حزب جمهوریخواهان، جنگ را بنا بر سیاست های پیشگرایانه ای که راجع به خاور میانه داشت، جنگ را علیه تروریزم و بنیاد گرایی در افغانستان، آغاز کرد و آنرا چندین سال رهبری کرد. جمهوریخواهان کوشش میکرد که هزینه های بیشتر را برای انکاش افغانستان و نیروهای امنیتی به مصرف برساند، اما با روی کار آمدن دموکراتها در رهبری این جنگ سیاست آنها در قبال افغانستان اندکی تغیر کرد، بارک اوباما همواره تلاش بود تا در افغانستان کمتر هزینه کند و عملا بودجه بازسازی و USAID را کاهش داد اکنون گفته می شود بزودی فعالیت های گروپ های پی ارتی کاملا خاتمه می یابد.
این کاهش بودجه و عدم توجهات لازم به افغانستان باعث شد که ناامنی های که قبلا تنها محدود به ولایات جنوبی بود به ولایات شمالی افغانستان نیز کشیده شود و حتی امن ترین نقاط افغانستان مانند مناطق مرکزی افغانستان تبدیل به ناامن ترین ولایات شوند. سیاست مدارا،  و انعطاف در برابر تروریزم کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری اقای اوباما باعث شد که طالبان قدرت مجدد بگیرند و به عنوان یک جریان سیاسی مطرح شوند که در نتیجه تضعیف حاکمیت ملی حکومت افغانستان را در پی داشته باشد
     ظهور قابل ملاحظه گروه های شوریشی و همهمه ای خارج شدن نیرو های خارجی از افغانستان و انتخابات پر چالش آینده افغانستان دلیل شده که مردم در هراس باشند و برای بد تر شدن اوضاع امنیتی افغانستان نگران باشند. اما نقطه قابل توجه اینجاست که چند روز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی نمانده است، در این انتخابات دو جریان با سیاست های خارجی متفاوت وارد عمل شده است اگر این انتخابات به نفغ دیموکرات ها که اکثر شان از طبقه متوسط جامعه است تمام شود چه تحول در افغانستان ومنطقه رخ خواهد داد و یا جمهوری خواهان که بیشتر شان ثروت مندان آمریکا است  چه برنامه ای را برای ختم جنگ در افغانستان خواهد داشت؟  پاسخ به این دو سوال کاری بس دشواری است، ولی آنچه من فکر میکنم  و از عملکرد های پیشین این دو جریان پیش بینی میشود برنده شدن هرکدام از این دو کاندید نتیجه ای متفاوت در وضع افغانستان ومنطقه خواهد داشت.
 با اوج گیری رقابت های انتخاباتی در امریکا میان دو رقیب اصلی درانتخابات آتی این کشور، باراک اوباما از حزب دمکرات و میت رامنی از حزب جمهوری خواه، مسئله افغانستان نیز از مباحث داغ مناظرات انتخابات آتی امریکا تبدیل شده است. محتوای گفتگو ها و مناظرات دو کاندید رقیب و معاونان آن نشان می دهد که مانند گذشته تفاوت های در سیاست های دو حزب و کاندیداهای مورد حمایت آنان در قبال افغانستان وجود دارد.در نخستین گفتگوی رو در روی معاونان دو کاندید برتر، جوبایدن سخنگوی اوباما تاکید می کند که سربازان امریکایی طبق جدول تعیین شده افغانستان را ترک خواهند کرد و به گفته او کشتن اسامه بن لادن و تضعیف شبکه القاعده اهدافی بود که برای سربازان امریکایی تعیین شده بود و امریکا به این دو هدف مهم رسیده است. بنا براین از نظر او و حزبش خروج آنان از افغانستان منطقی به نظر می رسد. اما در مقابل پل رایان معاون میت رامنی می گوید ماموریت امریکا زمانی در افغانستان پایان می یابد که این کشور دیگر لانۀ امنی برای تروریستان نباشد. به باور پل رایان تعیین جدول خروح سربازان نتیجه معکوس داده است یعنی شورش ها و تنش ها درافغانستان را افزایش داده و طالبان را مصمم تر از گذشته ساخته است. مفهوم سخن معاون کاندیدای جمهوری خواهان این است که ماموریت امریکا در افغانستان نه تنها به پایان نرسیده؛ بلکه هنوز هم تهدیدات تروریستی در این کشور به قوت خود موجود است.
در واقع عمده ترین ایرادی که جمهوری خواهان بر استراتیژی اوباما در افغانستان دارد این است که جمهوری خواهان می گویند اوباما برای خروج نیروها از افغانستان نباید تاریخ مشخصی را اعلام می کرد.زیرا این باعث شده است تا طالبان خود را برای اقدامات تخریبی پس از ۲۰۱۴ آماده کنند. همچنین به باور آنان خروج پیش از وقت ناتو از افغانستان در زمانی که امنیت در افغانستان تامین نشده باشد به معنای این است که امنیت دیگر عساکر امریکای و ناتو در افغانستان به خطر می افتد. البته این یک حقیقت تلخ است که پس از یک دهه از حضور قوای بین المللی در افغانستان هنوز هم امنیت در افغانستان تامین نشده است و قوای امنیتی افغانستان نتوانست به حدی که امریکا شعار داده بود آماده شود و طالبان نه تنها نابود نشدند بلکه به عنوان یک آدرس جدید سیاسی مطرح شدند. این نشان می دهد که استراتیژی اوباما و دموکراتها در افغانستان موفق نبوده و در ۴ سال اخیر با شکست مواجه شده است. مخصوصا تعیین جدول زمانی برای خروج نیروها، باعث تقویت طالبان شده و وضعیت سیاسی افغانستان را بیش از پیش مبهم ساخته و باعث خروج سرمایه ها از افغانستان شده است.
از سوی دیگر با توجه به آنکه نیروهای افغان خود توانایی تامین امنیت کشور را نداشته و ناتوان از حفظ دست آوردهای یک دهه گذشته است و سیاست های دموکراتها در افغانستان نیز دست آورد چندانی نداشته است پیروزی مجدد دموکراتها می تواند مایه نگرانی شهروندان امریکا و افغانستان است.
برخلاف این سیاست کلی دموکراتها در افغانستان، جمهوری خواهان افغانستان را به مثابه یک شریک مهم در منطقه جدا مورد حمایت قرا ر می داد ولی این سیاست توسط دموکراتها ادامه داده نشد و افغانستان کم کم به حاشیه رانده شد. نتیجه مسلم این سیاست ها این است که طالبان به عنوان جریان سیاسی مطرح می شوند.افغانستان خواهان آن بودند که حداقل ۳۸۰ هزار سرباز در ارتش افغانستان جذب شده و تقویت و تجهیز شوند و امریکا به تعهدات خود در پیمان استراتیژیک عمل کند. بی توجهی به این خواسته های مهم افغانستان توسط دموکراتها باعث بروز مشکلات فراوان شده است. بنا براین اگر پس از انتخابات ریاست جمهوری امریکا همین روند ادامه یابد مشکلات افغانستان بیش از پیش خواهد شد.
به نظر می رسد اختلاف نظر جمهوری خواهان و دموکراتها در مورد تداوم حضور نیرو های امریکایی در افغانستان تا پیروزی نهایی بر طالبان حاکی ازآن است که با پیروزی جمهوری خواهان شاهد تغییرجدی در رویکرد امریکا نسبت به افغانستان و طرح استراتیژی جدید در افغانستان باشیم. . بنا براین با پیروزی هر کدام از کاندیداهای پیشتاز در انتخابات کنونی امریکا، امکان دارد تحولات افغانستان نیز سمت و سوی خاص به خود بگیرد و روند جدیدی در صحنه سیاسی کشور رقم بخورد.
کریم انتظار

No comments:

Post a Comment